جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
yearly
مثالها
The company holds a yearly conference to discuss new developments and strategies.
شرکت یک کنفرانس سالانه برگزار میکند تا در مورد تحولات و استراتژیهای جدید بحث کند.
The town 's yearly festival attracts visitors from far and wide.
جشنواره سالانه شهر بازدیدکنندگان را از دور و نزدیک جذب میکند.
مثالها
The company reviews its yearly profits to plan for future growth.
شرکت سود سالانه خود را برای برنامهریزی رشد آینده مرور میکند.
He receives a yearly bonus based on his performance at work.
او بر اساس عملکردش در کار یک پاداش سالانه دریافت میکند.
Yearly
مثالها
He consults the yearly to keep up with the latest industry trends and data.
او سالنامه را برای پیگیری آخرین روندها و دادههای صنعت مشورت میکند.
The organization publishes a yearly summarizing key events and achievements.
سازمان یک سالانه منتشر میکند که رویدادهای کلیدی و دستاوردها را خلاصه میکند.
درخت واژگانی
biyearly
yearly
year



























