
جستجو
Workload
Example
She was overwhelmed by her heavy workload and had to work late every night.
او تحت فشار بار کاری سنگین خود قرار داشت و مجبور بود هر شب تا دیروقت کار کند.
The manager redistributed the workload to ensure no one was overburdened.
مدیر بار کاری را مجدداً توزیع کرد تا مطمئن شود هیچکس بیش از حد تحت فشار نیست.