جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
woolly-headed
مثالها
She felt woolly-headed after staying up all night studying.
او بعد از تمام شب درس خواندن احساس گیجی میکرد.
His woolly-headed ideas on the topic left everyone puzzled.
ایدههای گیجکننده او در مورد موضوع همه را متحیر کرد.



























