جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to warble
01
*چهچهه زدن
(of a bird) to produce a melodious, trilling, or warbling song with a series of varying notes and pitches
Intransitive
02
آواز خواندن با تحریر, خواندن با نوسانات صدا
sing or play with trills, alternating with the half note above or below
03
آواز خواندن با تغییر رجیستر, آواز یودل خواندن
sing by changing register; sing by yodeling
Warble
01
ورم پوستی ناشی از لارو مگس, آلودگی انگلی در گاو
a parasitic infestation in cattle caused by the larvae of certain flies that burrow under the skin, creating lumps or nodules
مثالها
Farmers check cows for lumps to catch warble problems early.
کشاورزان گاوها را برای تشخیص تودهها بررسی میکنند تا مشکلات لارو مگس را زود تشخیص دهند.
When flies lay eggs on cows, it can lead to those bumpy warbles.
وقتی مگسها روی گاوها تخم میگذارند، میتواند منجر به آن تودههای انگلی شود.
درخت واژگانی
warbler
warble
