جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Vantage
01
مزیت, برتری، تفوق، بهتری
a position that grants superiority or advantage over others
مثالها
The defending team 's vantage allowed them to control the flow of the game, putting pressure on their opponents.
موقعیت برتر تیم مدافع به آنها اجازه داد تا جریان بازی را کنترل کنند و بر حریفان خود فشار وارد کنند.
With their strategic vantage, the company secured a dominant position in the market, outperforming competitors.
با برتری استراتژیک خود، شرکت موقعیت مسلطی در بازار به دست آورد و از رقبا پیشی گرفت.
02
نقطه مزیت, موقعیت استراتژیک
place or situation affording some advantage (especially a comprehensive view or commanding perspective)
