جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
usually
01
معمولاً
in most situations or under normal circumstances
مثالها
She usually takes a walk in the park after dinner.
او معمولاً بعد از شام در پارک قدم میزند.
They usually go swimming at the beach on hot days.
آنها معمولاً در روزهای گرم به ساحل میروند تا شنا کنند.



























