جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to upheave
01
برافراشتن, بلند کردن
to elevate or lift strongly, especially from below
مثالها
The sudden gust of wind began to upheave the tents at the campsite.
وزش ناگهانی باد شروع به بلند کردن چادرها در محل کمپ کرد.
Miners often use equipment to upheave rocks when searching for minerals.
معدنچیان اغلب از تجهیزاتی برای بلند کردن سنگها هنگام جستجوی مواد معدنی استفاده میکنند.
درخت واژگانی
upheave
heave



























