جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
unreliably
01
بهطور غیر قابل اعتماد, بهطور غیر موثق
in a way that is not trustworthy enough to be believed or be dependent on
مثالها
The old printer worked unreliably, often jamming or running out of ink.
پرینتر قدیمی به صورت غیرقابل اعتماد کار میکرد، اغلب گیر میکرد یا جوهر آن تمام میشد.
He showed up unreliably to practice, frustrating his coach and teammates.
او به صورت غیرقابل اعتماد در تمرین حاضر شد، که مربی و هم تیمیهایش را ناامید کرد.
درخت واژگانی
unreliably
reliably
reliable
liable
