جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
unlearned
01
بیاطلاع
lacking knowledge or education in a particular field
مثالها
Despite his passion for history, the unlearned individual struggled to grasp the nuances of ancient civilizations.
علیرغم علاقهاش به تاریخ، فرد بیسواد در درک ظرافتهای تمدنهای باستانی مشکل داشت.
In the academic setting, the unlearned student found it challenging to keep up with the advanced coursework.
در محیط آکادمیک، دانشجوی ناآموخته برای همگامی با دورههای پیشرفته با چالش مواجه شد.
02
آموخته نشده, ذاتی
not established by conditioning or learning
03
به خوبی یاد نگرفته شده, کم یاد گرفته شده
not well learned
درخت واژگانی
unlearned
learned
learn
