جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Tough guy
01
مرد سخت, پسر سرسخت
a person who acts very strong, confident, or intimidating to seem powerful or in charge
مثالها
Despite his tough guy image, he was very kind to his friends.
علیرغم تصویر مرد سختی که داشت، با دوستانش بسیار مهربان بود.
He played the role of a tough guy in the action movie.
او نقش یک مرد سخت را در فیلم اکشن بازی کرد.
02
مرد سخت, فرد قوی
a strong person who can handle physical challenges
مثالها
The bodyguard is a tough guy who can handle any physical challenge.
محافظ بدن یک مرد سخت است که میتواند از پس هر چالش فیزیکی برآید.
The tough guy at the gym lifted weights that amazed everyone.
مرد سرسخت در باشگاه وزنههایی بلند کرد که همه را متعجب کرد.
