جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to top out
01
به حداکثر سطح رسیدن, به بالاترین نقطه رسیدن
to reach the maximum level or highest point in intensity, amount, or development
مثالها
The building project is expected to top out at 50 stories by the end of the year.
پروژه ساختمانی انتظار میرود تا پایان سال به حداکثر ارتفاع 50 طبقه برسد.
The excitement for the concert topped out when the headlining band took the stage.
هیجان برای کنسرت به اوج خود رسید زمانی که گروه اصلی روی صحنه آمد.
02
تکمیل کردن بالایی, به پایان رساندن قسمت بالا
provide with a top or finish the top (of a structure)
03
رها کردن در اوج, در اوج موفقیت تسلیم شدن
give up one's career just as one becomes very successful
