جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to sunbathe
01
حمام آفتاب گرفتن
to lie or sit in the sun in order to darken one's skin
Intransitive
مثالها
During their beach vacation, they plan to sunbathe by the ocean.
در طول تعطیلات ساحلی خود، آنها برنامه ریزی کردهاند که در کنار اقیانوس آفتاب بگیرند.
Many people prefer to sunbathe in parks to get a natural tan.
بسیاری از مردم ترجیح میدهند در پارکها آفتاب بگیرند تا برنزه طبیعی داشته باشند.
درخت واژگانی
sunbathe
sun
bathe



























