جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
stripy
مثالها
She wore a stripy sweater with alternating red and white lines.
او یک پلیور راهراه با خطوط قرمز و سفید متناوب پوشیده بود.
The stripy wallpaper gave the room a bold, modern look.
کاغذ دیواری خط دار به اتاق ظاهری جسورانه و مدرن بخشید.
درخت واژگانی
stripy
strip



























