جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Snowdrift
مثالها
After the blizzard, we found ourselves trapped in our house due to the massive snowdrift blocking the front door.
پس از کولاک، خود را در خانهمان محبوس یافتیم به دلیل توده برف بزرگی که در ورودی را مسدود کرده بود.
The road was impassable because of the deep snowdrifts that accumulated overnight.
جاده به دلیل برفروبههای عمیقی که در طول شب جمع شده بود، غیرقابل عبور بود.
درخت واژگانی
snowdrift
snow
drift



























