جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
snow-white
مثالها
The snow-white clouds floated lazily across the azure sky, creating a picturesque scene.
ابرهای سفید برفی به تنبلی در آسمان لاجوردی شناور بودند و صحنهای نقاشیگونه خلق میکردند.
The bride 's gown, a vision of snow-white satin and lace, stole everyone's breath away as she walked down the aisle.
لباس عروس، تصویری از ساتن سفید برفی و توری، نفس همه را برید وقتی که در راهرو راه میرفت.



























