جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Skiing
مثالها
He took up skiing as a hobby and now spends every weekend on the mountain.
او اسکی را به عنوان یک سرگرمی شروع کرد و حالا هر آخر هفته را در کوه میگذراند.
Skiing is a popular winter sport in many mountainous regions around the world.
اسکی یک ورزش زمستانی محبوب در بسیاری از مناطق کوهستانی در سراسر جهان است.
درخت واژگانی
skiing
ski



























