جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Seeker
01
جستجوگر, جویا، جوینده
a person actively looking for something, such as truth, knowledge, opportunity, or direction
مثالها
The job seeker submitted applications to dozens of companies.
جوینده کار درخواستهای خود را به دهها شرکت ارسال کرد.
As a truth seeker, she traveled the world studying ancient philosophies.
به عنوان یک جستجوگر حقیقت، او برای مطالعه فلسفههای باستانی به سراسر جهان سفر کرد.
02
جستجوگر, سیستم هدایت شونده
a guided weapon system that moves toward a target using emitted signals
مثالها
The heat-seeker locked onto the jet's exhaust plume.
جستجوگر حرارتی روی پلوم اگزوز جت قفل شد.
Infrared seekers are commonly used in short-range missile systems.
جستجوگرهای مادون قرمز معمولاً در سیستمهای موشکی کوتاهبرد استفاده میشوند.
درخت واژگانی
seeker
seek
