جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Sandwich
01
ساندویچ
two pieces of bread with cheese, meat, etc. between them
مثالها
I like to add pickles and mustard to my ham sandwich.
من دوست دارم خیارشور و خردل به ساندویچ ژامبونم اضافه کنم.
I made a delicious turkey and cheese sandwich for lunch.
من یک ساندویچ خوشمزه بوقلمون و پنیر برای ناهار درست کردم.
to sandwich
01
فشردن, بین دو چیز محکم فشار دادن
insert or squeeze tightly between two people or objects
02
ساندویچ کردن، تبدیل به ساندویچ کردن
make into a sandwich
