جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
retrospectively
01
به صورت گذشته نگر, پس از وقوع
considering things from a past point of view
مثالها
The team analyzed the project retrospectively to identify areas for improvement.
تیم پروژه را به صورت گذشتهنگر تحلیل کرد تا زمینههای بهبود را شناسایی کند.
Retrospectively, they realized the significance of the decision.
با نگاه به گذشته, آنها به اهمیت تصمیم پی بردند.
درخت واژگانی
retrospectively
retrospective
retrospect
