جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Prohibition
01
ممنوعیت فروش مشروبات الکلی
a law which forbids production and sale of alcoholic drinks
مثالها
Prohibition led to the rise of speakeasies across the country.
علیرغم ممنوعیت ملی، برخی از ایالتها تحت شرایط خاصی به فروش الکل ادامه دادند.
During Prohibition, bootlegging became widespread.
اجرای ممنوعیت توسط دولت منجر به افزایش اسپیکایزیهای غیرقانونی شد.
02
ممنوعیت, منع، قدغن
a regulation or rule that forbids the use or practice of something
مثالها
Smoking in public buildings is under prohibition.
The city enacted a prohibition on street vending.
03
ممنوعیت, دوره ممنوعیت
the period from 1920 to 1933 when the sale of alcoholic beverages was prohibited in the United States by a constitutional amendment
04
منع, ممنوعکردن
the act of forbidding the use or practice of something, particularly by law
مثالها
The teacher 's prohibition of late submissions was clear.
ممنوعیت شدید ماهیگیری در منطقه حفاظت شده برای حفظ حیات دریایی اجرا شد.
Strict prohibition of littering is enforced in the park.
دولت ممنوعیت کشیدن سیگار در مکانهای عمومی را برای محافظت از سلامت عمومی تصویب کرد.
05
ممنوعیت، رد
refusal to approve or assent to
درخت واژگانی
prohibitionist
prohibition
prohibit
