جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
praiseful
مثالها
Her praiseful words about the charity event inspired more people to contribute.
کلمات ستایشآمیز او دربارهٔ رویداد خیریه افراد بیشتری را به مشارکت ترغیب کرد.
The praiseful tone of his email made the team feel appreciated for their hard work.
تن ستایشآمیز ایمیل او باعث شد تیم برای کار سختشان احساس قدردانی کنند.
درخت واژگانی
praiseful
praise



























