جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
physically
01
از لحاظ جسمی, از نظر فیزیکی
in relation to the body as opposed to the mind
مثالها
He was physically unable to lift the heavy box.
او از نظر جسمی قادر به بلند کردن جعبه سنگین نبود.
She expressed her emotions both verbally and physically.
او احساسات خود را هم به صورت کلامی و هم فیزیکی بیان کرد.
درخت واژگانی
physically
physical
physic
phys



























