جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
paradigmatic
مثالها
Silicon Valley is a paradigmatic example of a tech-driven economy.
دره سیلیکون یک نمونه الگویی از یک اقتصاد مبتنی بر فناوری است.
Her career path is paradigmatic of successful entrepreneurship in the digital age.
مسیر شغلی او نمونهای از کارآفرینی موفق در عصر دیجیتال است.
02
پارادایمی, مربوط به رابطه پارادایمی
relating to the relationship between words that can substitute for each other in a sentence due to their shared grammatical properties or roles
مثالها
" He runs fast " allows for paradigmatic substitution with " walks slowly " to create " He walks slowly. "
« او سریع میدود » اجازهی جایگزینی پارادایماتیک با « آهسته راه میرود » را میدهد تا « او آهسته راه میرود » ساخته شود.
" They ate dinner " permits paradigmatic interchangeability with " prepared breakfast " to yield " They prepared breakfast. "
« آنها شام خوردند » اجازه میدهد تا جایگزینی الگویی با « صبحانه آماده کردند » داشته باشیم تا « آنها صبحانه آماده کردند » حاصل شود.
03
پارادایمی, مرتبط به عنوان اعضای یک کلاس جایگزینی
related as members of a substitution class
درخت واژگانی
paradigmatic
paradigm
