جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Ornamentation
01
تزئین, آراستن
the act of adding extraneous decorations to something
02
تزئین, آراستگی
decorative features or designs that make something look nicer
مثالها
She admired the ornamentation on the vintage mirror, which featured delicate floral patterns.
او از تزئینات روی آینه قدیمی که دارای طرحهای گلدار ظریف بود، تحسین کرد.
The vase was embellished with delicate ornamentation of flowers and vines.
گلدان با تزئینات ظریف گلها و تاکها آراسته شده بود.
03
تزئین, آراستگی
the state of being ornamented
