جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Nostril
مثالها
He breathed deeply through his nostrils to calm his nerves.
او از سوراخهای بینی خود عمیق نفس کشید تا اعصابش را آرام کند.
The doctor used a small camera to inspect the inside of her nostrils.
پزشک از یک دوربین کوچک برای بررسی داخل سوراخهای بینی او استفاده کرد.



























