جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to miscast
01
بازیگر نامناسبی را برای یک نقش انتخاب کردن
to assign the roles of a play, motion picture, etc. to unsuitable actors
مثالها
By the time they realized it, they had already miscast the key role.
تا زمانی که متوجه شدند، آنها قبلاً نقش کلیدی را به اشتباه انتخاب کرده بودند.
The casting director is currently miscasting roles for the upcoming play.
کارگردان انتخاب بازیگر در حال حاضر برای نمایش آینده نقشها را به اشتباه انتخاب میکند.
درخت واژگانی
miscast
cast



























