جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
marbled
01
مرمری, رگه دار
having a pattern resembling the natural veining or blotching of marble, often with swirls or streaks of different colors
مثالها
The marbled cake had swirls of chocolate and vanilla throughout.
کیک مرمری در سراسر خود حلقههایی از شکلات و وانیل داشت.
The marbled countertops in the kitchen had streaks of gray and white.
رویههای مرمری در آشپزخانه رگههایی از خاکستری و سفید داشتند.
02
رگه دار, مرمری
(of meat) having streaks of fat that make it more flavorful and tender
مثالها
The marbled steak was highly sought after for its rich taste and juicy texture.
استیک رگهدار به خاطر طعم غنی و بافت آبدارش بسیار مورد توجه بود.
Chefs often prefer marbled cuts of beef for grilling due to their enhanced flavor.
آشپزها اغلب برشهای رگهدار گوشت گاو را برای کباب کردن ترجیح میدهند به دلیل طعم بهتر آن.
درخت واژگانی
marbled
marble
