جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
maleficent
01
شریر, شیطان، تبهکار
seeking actively to damage or inflict harm through intention
مثالها
Groups accused the government of maleficent policies that oppressed minority communities.
گروهها دولت را به سیاستهای شرورانهای متهم کردند که جوامع اقلیت را تحت فشار قرار میداد.
Doctors tried to determine if the virus mutation was naturally occurring or the result of maleficent tampering.
پزشکان سعی کردند تعیین کنند که آیا جهش ویروس به طور طبیعی رخ داده است یا نتیجه دستکاری بدخواهانه بوده است.
درخت واژگانی
maleficent
malefic



























