جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
loath
01
بیمیل (به), نامتمایل
unwilling to do something due to a lack of will, motivation, or consent
مثالها
He was loath to take on more work, as he was already overwhelmed.
او میل نداشت کار بیشتری را بپذیرد، زیرا از قبل تحت فشار بود.
Jenna was loath to stay late at work again, as she wanted to get home to her family.
جنا میل نداشت دوباره دیر سر کار بماند، چون میخواست به خانه نزد خانوادهاش برگردد.



























