جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
lavishly
01
با شکوه, پر زرق و برق
in a grand or luxurious way that often involves great expense
مثالها
They dined lavishly at the five-star resort overlooking the ocean.
آنها در استراحتگاه پنج ستاره مشرف به اقیانوس با شکوه شام خوردند.
The wedding was celebrated lavishly, with fireworks and a live orchestra.
عروسی با شکوه جشن گرفته شد، با آتشبازی و ارکستر زنده.
02
سخاوتمندانه, فراوان
in a way that provides something in large, generous, or abundant amounts
مثالها
The garden was lavishly planted with roses of every variety.
باغ با گلهای رز از هر نوع با سخاوت کاشته شده بود.
The book is lavishly illustrated with full-color photographs on nearly every page.
کتاب با عکسهای تمام رنگی در تقریباً هر صفحه مجلل مصور شده است.
