جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Offline-Leben
[gender: neuter]
01
زندگی آفلاین, زندگی برونخط
مثالها
Im Offline-Leben verbringe ich mehr Zeit mit Freunden.
در زندگی آفلاین، زمان بیشتری را با دوستان میگذرانم.
Das Offline-Leben ist manchmal entspannter als online.
زندگی آفلاین گاهی اوقات آرامبخشتر از آنلاین است.



























