جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
vorstellen
[past form: stellte vor]
01
معرفی کردن
مثالها
Ich möchte dir meinen Freund vorstellen.
میخواهم دوستم را به تو معرفی کنم.
Sie stellte sich der neuen Klasse vor.
او خود را به کلاس جدید معرفی کرد.
02
تصور کردن, فرض کردن
مثالها
Ich kann mir ein Leben ohne Musik nicht vorstellen.
من نمیتوانم زندگی بدون موسیقی را تصور کنم.
Stell dir vor, du wärst ein Vogel!
تصور کن که تو یک پرنده بودی !
03
ارائه کردن, نمایش دادن
مثالها
Er stellt sein neues Projekt vor.
او پروژه جدیدش را معرفی میکند.
Die Firma stellt ihr Produkt auf der Messe vor.
شرکت محصول خود را در نمایشگاه معرفی میکند.
04
جلو آوردن, جلو بردن
مثالها
Kannst du den Stuhl etwas vorstellen?
میتوانی صندلی را کمی جلوتر ببری؟
Er stellte den Tisch näher an die Wand vor.
او میز را به دیوار نزدیکتر قرار داد.



























