جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verspäten
01
تاخیر کردن, دیر کردن، تاخیر داشتن
مثالها
Ich habe mich heute Morgen verspäten.
من امروز صبح دیر کردم.
Der Zug hat sich um zehn Minuten verspäten.
قطار ده دقیقه تأخیر کرد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
تاخیر کردن, دیر کردن، تاخیر داشتن