جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
stehlen
[past form: stahl]
01
دزدیدن, به سرقت بردن
مثالها
Er hat das Fahrrad gestohlen.
او دوچرخه را دزدید.
Jemand hat meine Tasche gestohlen.
کسی کیف من را دزدید.
02
پنهانی رفتن, پنهانی وارد شدن
مثالها
Er hat sich heimlich aus dem Raum gestohlen.
او به آرامی از اتاق دزدکی خارج شد.
Das Kind stahl sich aus dem Unterricht.
کودک به آرامی و مخفیانه از کلاس خارج شد.



























