جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
stagnieren
[past form: stagnierte]
01
راکد بودن, ایستا بودن
مثالها
Die Wirtschaft stagniert seit Monaten.
اقتصاد رکود دارد از ماهها پیش.
Seine Karriere stagniert wegen fehlender Chancen.
حرفه او به دلیل کمبود فرصتها رکود دارد.



























