جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
retten
[past form: rettete]
01
نجات دادن
مثالها
Die Feuerwehr rettet die Katze vom Baum.
نجات دادن به آتشنشانان کمک میکند تا گربه را از درخت نجات دهند.
Er rettet das Kind aus dem Wasser.
او کودک را از آب نجات میدهد.
02
فرار کردن, خود را نجات دادن
مثالها
Die Passagiere konnten sich ans Ufer retten.
مسافران توانستند خود را به ساحل نجات دهند.
Er rettete sich durch einen Sprung ins Wasser.
او با پریدن به داخل آب نجات یافت.



























