جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Rahmen
[gender: masculine]
01
قاب
مثالها
Der goldene Rahmen betont das Gemälde.
قاب قاب طلایی نقاشی را برجسته میکند.
Ich kaufte einen schwarzen Rahmen für das Foto.
من یک قاب سیاه برای عکس خریدم.
02
چهارچوب, قالب
مثالها
Der rechtliche Rahmen erlaubt keine Ausnahmen.
چارچوب قانونی هیچ استثنایی را مجاز نمیداند.
Die Diskussion fand im Rahmen einer Konferenz statt.
بحث در چهارچوب یک کنفرانس برگزار شد.



























