جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
radikal
01
اساسی, ریشهای
مثالها
Eine radikale Veränderung der Struktur.
تغییر ریشهای در ساختار.
Seine radikale Lösung beseitigte das Problem.
راهحل ریشهای او مشکل را از بین برد.
02
رادیکال, افراطی
مثالها
Er vertritt radikale Ansichten.
او نماینده دیدگاههای رادیکال است.
Radikale Maßnahmen wurden ergriffen.
اقدامات رادیکال اتخاذ شد.



























