جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nutzen
[past form: nutzt]
01
استفاده کردن
مثالها
Ich nutze mein Handy für die Arbeit.
من تلفنم را برای کار استفاده میکنم.
Er nutzt jede Gelegenheit, um Deutsch zu üben.
او از هر فرصتی برای تمرین زبان آلمانی استفاده میکند.
02
مفید بودن, کاربرد داشتن
مثالها
Sein Rat hat mir sehr genutzt.
توصیه او بسیار به من سودمند بود.
Regelmäßiges Training nutzt der Gesundheit.
تمرین منظم برای سلامتی مفید است.
Der Nutzen
[gender: masculine]
01
استفاده, سود، فایده
مثالها
Der praktische Nutzen dieser Erfindung ist groß.
منفعت عملی این اختراع بزرگ است.
Was ist der Nutzen dieser Maßnahme?
سود این اقدام چیست؟



























