جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
klug
01
باهوش, دانا ، فهمیده
مثالها
Sie ist sehr klug und lernt schnell.
او بسیار باهوش است و سریع یاد میگیرد.
Er traf eine kluge Entscheidung.
او یک تصمیم هوشمندانه گرفت.
02
هوشمندانه, عاقلانه
مثالها
Er handelte sehr klug in dieser Situation.
او در این موقعیت بسیار هوشمندانه عمل کرد.
Eine kluge Strategie bringt oft Erfolg.
یک استراتژی هوشمند اغلب موفقیت میآورد.



























