جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
interpretieren
[past form: interpretierte]
01
تفسیر کردن, شرح دادن
مثالها
Sie interpretiert das Lied auf ganz eigene Weise.
او آهنگ را به شیوهای کاملاً منحصربهفرد تفسیر میکند.
Wie interpretierst du diese Forschungsergebnisse?
چگونه این یافتههای پژوهشی را تفسیر میکنید؟



























