جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
hupen
[past form: hupte]
01
بوق زدن
مثالها
Er hupte, weil das Auto vor ihm langsam fuhr.
او بوق زد چون ماشین جلویش آهسته رانندگی میکرد.
Bitte nicht hupen, es ist eine ruhige Zone.
لطفاً بوق نزنید، اینجا منطقه آرامی است.



























