جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
grillen
[past form: grillte]
01
کبابی کردن, باربیکیو کردن
مثالها
Wir grillen heute im Garten.
امروز ما در باغ کباب میکنیم.
Er grillt Fleisch und Gemüse.
او گوشت و سبزیجات را کباب میکند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
کبابی کردن, باربیکیو کردن