جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Gewinn
[gender: masculine]
01
جایزه
مثالها
Ich habe einen Gewinn im Lotto gemacht.
من یک برندهای در قرعهکشی کردم.
Der Gewinn war eine Reise nach Spanien.
جایزه یک سفر به اسپانیا بود.
02
سود, نفع
مثالها
Die Firma machte im letzten Jahr viel Gewinn.
شرکت در سال گذشته سود زیادی به دست آورد.
Nach den Ausgaben blieb nur wenig Gewinn.
پس از هزینهها، تنها یک سود کوچک باقی ماند.



























