جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Geborgenheit
[gender: feminine]
01
آسودگی, اطمینان، آسودگیخاطر
مثالها
In den Armen ihrer Mutter fand sie Geborgenheit.
در آغوش مادرش، او احساس امنیت را یافت.
Das Kerzenlicht verbreitete eine warme Geborgenheit.
نور شمع احساس گرم امنیت را منتشر کرد.



























