جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
formen
[past form: formte]
01
ساختن, شکل دادن
مثالها
Der Künstler formt eine Skulptur aus Ton.
هنرمند یک مجسمه را از خاک رس شکل میدهد.
Sie formte eleganten Schmuck aus Silberdraht.
او جواهرات ظریف را از سیم نقره شکل میداد.



























