جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Fest
[gender: neuter]
01
جشن
مثالها
Wir haben ein Fest geplant.
ما یک جشن برنامهریزی کردهایم.
Das Fest beginnt um 20 Uhr.
جشن ساعت ۲۰ شروع میشود.
02
عید
مثالها
Weihnachten ist mein liebstes Fest.
کریسمس جشن مورد علاقه من است.
Das Fest dauert drei Tage.
جشن سه روز طول میکشد.
fest
01
قاطع, قاطعانه، با قطعیت
مثالها
Er hat eine feste Meinung.
او یک نظر محکم دارد.
Sie sagte fest: " Nein! "
او محکم گفت: "نه!"
02
ثابت, دائمی
مثالها
Ich habe einen festen Job.
من یک شغل ثابت دارم.
Der Termin ist schon fest.
قرار ملاقات از قبل ثابت است.
03
سفت, محکم، چفت
مثالها
Der Stein ist sehr fest.
سنگ بسیار مستحکم است.
Binde den Knoten fest zu!
محکم گره را ببند!



























