جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
extrem
01
بیش از حد, خیلی زیاد، مفرط
مثالها
Er zeigte extremen Ehrgeiz.
او بلندپروازی شدید نشان داد.
Die Temperaturen waren extrem hoch.
دماها بسیار بالا بودند.
Das Extrem
[gender: neuter]
01
زیادی, افراطی
مثالها
Man sollte jedes Extrem vermeiden.
باید از هر افراطی اجتناب کرد.
Er lebt in einem politischen Extrem.
او در یک افراط سیاسی زندگی میکند.



























