جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
einstellen
01
استخدام کردن
مثالها
Die Firma stellt neue Mitarbeiter ein.
شرکت کارکنان جدید را استخدام میکند.
Er wurde letztes Jahr in der Bank eingestellt.
او سال گذشته در بانک استخدام شد.
02
حاضر شدن, آمدن
مثالها
Bitte stellen Sie sich um 9 Uhr pünktlich ein.
لطفاً ساعت ۹ دقیقاً حاضر شوید.
Die Teilnehmer haben sich schnell eingestellt.
شرکتکنندگان به سرعت حضور یافتند.
03
تنظیم کردن
مثالها
Ich muss den Fernseher richtig einstellen.
من باید تلویزیون را به درستی تنظیم کنم.
Der Techniker stellte die Maschine falsch ein.
تکنسین دستگاه را به اشتباه تنظیم کرد.
04
متوقف کردن, تمام کردن
مثالها
Die Firma stellte die Produktion ein.
شرکت تولید را متوقف کرد.
Der Arzt musste die Behandlung einstellen.
پزشک مجبور شد درمان را متوقف کند.
