جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Ei
[gender: neuter]
01
تخممرغ
مثالها
Zum Frühstück esse ich ein gekochtes Ei.
برای صبحانه، یک تخممرغ آبپز میخورم.
Die Eier liegen im Kühlschrank.
تخممرغها در یخچال هستند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
تخممرغ